سه نوع اصلی هدفون بی سیم وجود دارد که می توان آن ها را در دو دسته جای داد آنهایی که به یک فرستنده جدا نیاز دارند و آن هایی که ندارند.
در مورد اولی هدفونهای مادون قرمز و فرکانس رادیویی وجود دارند. البته مادون قرمز اندکی قدیمی شده است، اما هدفونهایی که از آن استفاده میکنند هنوز هم توسط شرکت هایی مثل Sennheiser تولید میشوند. مادون قرمز بیشتر برای تلویزیون استفاده می شود، اما به یک خط بدون مانع بین هدفون و فرستنده نیاز دارد، که به معنای محدودیت در فاصله و زاویه ای است که می توان از آن استفاده کرد.
sennhesier ir
فرکانس رادیویی قوی تر است. هدفون های بی سیمی که از فرکانس رادیویی استفاده می کنند ( مانند Sony MDRRF985RK در تصویر بالا) می توانند در محدوده تا 50 متری کار کنند، و سیگنال های آن ها از دیوار نیز می گذرد، که باعث می شود بتوان علاوه بر تلویزیون از آن برای استریو خانگی نیز استفاده کرد. البته تداخلات یک مشکل بزرگ است: با افزایش فاصله و دیگر دستگاه های بی سیمی که از همان محدوده فرکانس استفاده می کنند ( معمولا بین 800 تا 900 مگاهرتز) تداخلات بیشتر می شوند. مادون قرمز نیز مانند بلوتوث از این مساله در امان نیست.
اگر هدفونی بدون فرستنده می خواهید بلوتوث بهترین گزینه برای شماست. البته این هدفون ها به تکنولوژی بلوتوث نیاز دارند که گوشی ها،لپ تاپ ها،کنسول های بازی و تلویزیون های مدرن آن را پشتیبانی می کنند. بلوتوث محدوده ی حدود 10 متری دارد.
بزرگترین مشکل در مورد هدفون های بلوتوثی این بوده که کیفیت صدای آن ها پایین است چرا که هدف اصلی بلوتوث ،گوش دادن به موزیک با کیفیت بالا نیست.
اولین نسخه های بلوتوث صدایی دیجیتالی بسیار بدی ارائه می دادند. با افزایش تقاضا بیشتر تمرکز روی افزایش کیفیت صدا در نسخه های بعدی قرار گرفت. پیشرفت های بیشتری در بلوتوث 3.0 و 4.0 و همچنین در کد aptX ایجاد شد. ادعا شده که aptX کیفیتی مانند سی دی دارد، و به تولید انبوه رسیده است. برای استفاده از آن لازم است که هر دو هدفون و موزیک پلیر شما آن را پشتیبانی کنند. سامسونگ، ال جی، موتورولا و اچ تی سی از سازندگان گوشی های هوشمندی هستند که aptX را پشتیبانی می کنند. اپل هنوز در میان آن ها نیست. همچنین لازم است به یاد داشته باشید که بلوتوث مقصر اصلی برای کیفیت پایین در هدفون های بلوتوثی است، دلایل دیگری نیز وجود دارد که شامل کیفیت خود هدفون ها و دستگاه صوتی که از آن استفاده می شود نیز می باشد.
یک مشکل دیگر در هدفون های بلوتوثی تاخیر است. این تاخیر فاصله کوتاهی است که بین سیگنال صوتی که وارد هدفون می شود و زمانی است که شما آن را می شنوید. اگر در حال شنیدن موزیک باشید متوجه آن نمی شوید، اما اگر در حال دیدن یک ویدئو باشید متوجه این عدم هماهنگی خواهید شد.
این تاخیر با توجه به تنظیمات سخت افزاری و نرم افزاری که دارید تفاوت پیدا می کند. بلوتوث 4.0 تاخیر کمی دارد، و در مقایسه با نسخه های قدیمی تر بهتر عمل می کند.
هدفون های بی سیم خود نیاز به شارژ جداگانه دارند. که ممکن است دارای باتری قابل شارژ و یا باتری های یک بار مصرف استاندارد باشند. برای هدفون هایی که نیاز به فرستنده دارند، معمولا فرستنده نیز خود نیاز به شارژ پیدا می کند. برای هدفون های بلوتوثی طول عمر باتری معمولا باید بین 8 تا 12 ساعت باشد. که باعث می شود بتوانید کل روز از آن ها استفاده کنید. Sony DR-BTN200 قول 40 ساعت را داده است! به یاد داشته باشید که طول عمر باتری به میزان صدا نیز بستگی دارد. هرچه صدای موزیک شما بلند تر باشد، طول عمر باتری کوتاه تر می شود. طول عمر باتری که سازندگان می گویند در بهترین حالت در نظر گرفته شده است و معمولا کمتر از چیزی است که گفته می شود.
معمولا سه ساعت برای شارژ باتری نیاز است و از یک کابل یو اس بی مینی و یا میکرو استفاده می شود.
تنظیم هدفون های بلوتوثی بسیار راحت است. کافی است که آن را با دستگاه صوتی خود – گوشی هوشمند، تبلت و یا لپ تاپ -جفت (pair) کنید. این کارمعمولا توسط یک نرم افزار بلوتوث که در دستگاه وجود دارد انجام می شود. لازم است که یک کد عبور را در زمان نصب وارد کنید. که می توانید آن را در بروشور هدفون خود بیابید، البته در بیشتر مواقع این کد 0000 می باشد.
البته بعضی هدفون ها NFC را پشتیبانی می کنند ( مانند Sony DRBTN200 ). NFC یک تکنوفوژی دیگر بی سیم است که به دستگاه ها این امکان را می دهد که با قرار دادن آن ها در نزدیکی هم با هم ارتباط برقرار کنند. وقتی که از آن برای اتصال با یک دستگاه با قابلیت NFC استفاده شود- مانند بسیاری از گوشی های هوشمند اندروید و البته نه آیفون- می توانید هدفون خود را به راحتی با این دستگاه جفت کنید. این تکنولوژی باعث می شود که شما نیازی به کد گذر برای تنظیمات اولیه نداشته باشید و پروسه اتصال دوباره را تسریع می کند.
بسیاری از هدفون های سیم دار یک ریموت سیم دار روی کابل خود دارند. که برای پخش، قطع و جلو زدن موزیک ها و همچنین پاسخ دادن و رد تماس استفاده می شود- که معمولا یک میکروفون کوچک نیز دارند. هدفون های بی سیم معمولا این گزینه ها را ندارند. در عوض معمولا همه این گزینه ها در یکی از گوشی ها قرار داده می شوند.
قابلیت دسترسی به این کنترل ها چیزی است که همیشه باید قبل از خرید آن را کنترل کنید. به نظر می رسد که معمولا بیشتر به زیبایی آنها توجه می شود تا کارایی آن ها که باعث می شود یافتن این کنترل ها بسیار دشوار شود، به خصوص اگر در باشگاه ورزشی باشید.
هدفون های بی سیم معمولا در سه مدل استاندارد می آیند: بالای گوش، روی گوش و در گوش. دو مدل اول بیشتر شبیه به مدل های سیم دار هستند و مانند آن ها عمل می کنند. اما مدل های توی گوشی تا حدی متفاوتند.
برای این که رادیو بلوتوثی و باتری در آن ها جای گیرد ( مانند JayBird BlueBuds X) یا گوشی های بزرگتری دارند و یا دو جز آن ها با یک کابل به هم متصل هستند، و یا این که اندازه آن ها معمولی است اما یک پشت گردنی ضخیم دارند که وسایل الکترونیکی را در خود جای می دهند. نسل بعدی هدفون های بلوتوثی میان گوشی البته متفاوت هستند.
Dash از شرکت Bragi گوشی هایی هستند که بدون نیاز به کابل و یا پشت گردنی در گوش قرار می گیرند. همچنین آن ها دارای 4 گیگابایت فضای ذخیره سازی هستند. FreeWavz گوشی های بزرگتری طراحی کرده است. هر دو این هدفون ها قابلیت هایی برای تناسب اندام از جمله مانیتور ضربان قلب را نیز دارند.
البته مشخص است که طول عمر باتری مدل های کوچک کمتر از مدل های بزرگ تر می باشد.
ماینینگ ارزهای دیجیتالی روند بسیار پیچیده و سختی است و برای انجام آن نیازمند دستگاهی خواهید بود که با قدرت بالا و برای مدت طولانی توانایی استخراج را داشته باشد. مایننیگ با کارت گرافیک نیز مصرف قابل توجه انرژی را در پی خواهد داشت. در حال حاضر نیمی توان گفت بهترین کارت گرافیک برای استخراج بیت کوین چه کارت گرافیکی است، چرا که استخراج بیت کوین نیازمند استفاده از دستگاه ASIC است که به مراتب مصرف برق بیشتری دارد. ولی با استفاده از کارت گرافیک ماینینگ خواهید توانست بسیاری از ارزهای دیگر را استخراج کنید. در ادامه به معرفی بهترین گزینه ها برای استفاده در ماینینگ با GPU خواهیم پرداخت. هرکدام از این کارت گرافیک ماینینگ ها دارای مشخصاتی هستند که موجب برتری آنها می شود. به همین منظور افرادی که قصد ماینینگ با کارت گرافیک را دارند، با توجه به منابع خود بهترین کارت گرافیک ماینینگ برای ماینینگ با GPU را انتخاب خواهند کرد.
این کارت گرافیک شاید بهترین گزینه برای ماینینگ با کارت گرافیک شناخته شود. امروزه از این کارت گرافیک برای بازی استفاده نمی شود، ولی به صورت گسترده برای ماینینگ با کارت گرافیک مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از مهم ترین مشخصه های این کارت گرافیک تعادل بین میزان هش ریت و میزان مصرف برق این کارت گرافیک است. این کارت گرافیک هش ریت 30 mh/s را با مصرف برق 150W ایجاد می کند که آن را به گزینه بسیار مناسبی برای ماینینگ با GPU تبدیل می کند.
این کارت گرافیک نیز یکی از محبوب ترین گزینه ها برای افرادی است که قصد دارند به ماینینگ با کارت گرافیک بپردازند. یکی از دلایل محبوبیت این کارت گرافیک ماینینگ قیمت ارزان آن به نسبت NVIDIA است. میزان هش ریت ایجاد شده توسط این کارت گرافیک 29 mh/s است که با توجه به میزان کم مصرف برق و قیمت ارزان آن، گزینه بسیار مناسبی برای افرادی است که قصد دارند از طریق ماینینگ با کارت گرافیک به سود دهی در کوتاه مدت برسند.
این کاررت گرافیک ماینینگ نیز عملکرد بسیار مناسبی در زمینه استخراج ارزهای دیجیتال داشته و علیرغم محبوبیت آن، اخیرا با کاهش قیمت نیز رو به رو بوده و توجه افرادی که علاقه مند به ماینینگ با کارت گرافیک هستند را به خود جلب کرده است. با این حال لازم است بدانید که مصرف برق این کارت گرافیک بالاتر از گزینه های دیگر است و همین مسئله ماینینگ با GPU را برای شما کمی پر هزینه خواهد کرد.
در گذشته وقتی به بازار قطعات سختافزاری سری میزدیم، با رمهایی که سرعت کلاکی در حد 1333 مگاهرتز و یا نهایتاً 1600 مگاهرتز داشتند مواجه میشدیم. البته در مورد سرورها صحبت نمیکنیم، منظورمان یک پیسی خانگی است که قرار است کارهای ساده روزمره و یا شاید بازیها و نرمافزارهای سنگین مهندسی را اجرا کند.
حالا وقتی به بازار مراجعه میکنیم، رمهایی با ظرفیت بالا مثل 4 گیگابایت یا 8 گیگابایت در آن به وفور دیده میشود. سرعت کلاک بسیار متنوع است، از 1333 مگاهرتز تا 3000 مگاهرتز! برندهای مختلف با بستهبندی زیبا و نیز هیتسینکهایی در اشکال و ابعاد مختلف که همگی موجب جذب مشتری میشوند. توضیح اینکه هیتسینک قطعه فی معمولا از جنس آلومینیوم و یا مس است که روی تراشههای رم سوار شده و در کارکرد خنکتر آن موثر است.
اما سوالی که برای یک آشنا به سختافزار مطرح میشود این است اگر برای خرید 16 گیگابایت حافظهی رم با سرعت نسبتاً بالا هزینه کنم، عملکرد کلی سیستم چه قدر بهتر میشود و آیا این هزینه به صرفه است؟ بهتر نیست رم با ظرفیت و سرعت کمتر بخرم و روی خرید پردازندهی اصلی و یا کارت گرافیک و شاید مادربوردی بهتر هزینه کنم؟
در این مقاله با بررسی یک سیستم مبتنی بر پردازندههای نسل چهارم خانوادهی Core اینتل یعنی Core i7 4770K که پرچمدار پردازندههای معمول بازار است و روی یک مادربورد با چیپست Z87 نصب شده، به بررسی موضوع میپردازیم. کارایی سیستم را ارزیابی کرده و نتیجهی نهایی را مشخص میکنیم اما قبل از بررسی و بیان نتیجهی آزمایشات مختلف به نکات مهمی که در خرید رم باید به آنها توجه کرد، میپردازیم.
به تطابق رم و مادربورد توجه کنید
اولین موضوع مورد بحث این است که پردازندههای نسل چهارم Core اینتل به همراه مادربوردهای مخصوص خود که نسل هشتم مادربوردهای اینتلی هستند، عرضه شدهاند. در واقع نام این پردازندهها 4 رقمی بوده و با عدد 4 شروع میشود. چیپست مادربوردها نیز دو رقمی بوده و با عدد 8 شروع میشود. مثلاً پردازندهی Core i5 4670 و یک مادربورد معمولی نسل 8 با چیپستی مثل H87 که توسط سازندگان مختلف با اسامی عریض و طویل طراحی و تولید میشود ولی نگران نباشید چرا که در بیشتر اسامی نام چیپست به وضوح دیده میشود. به عنوان مثال ASRock Fatal1ty H87 Performance و یا Asus H87-Plus و GigaByte H87-G3H همگی از چیپست رده متوسط سری 8 یعنی H87 استفاده میکنند. البته کنترلر پورتهای SATA برای اتصال هارددیسک و دیسک حالت جامد، پورتهای USB، تراشهی صوتی، ماسفتها و غیره کیفیت متفاوتی دارند و یکسان نیستند.
پردازندهها و مادربوردهای جدید اینتل از رمهایی با سرعت نهایتاً 2933 مگاهرتز پشتیبانی میکنند. در حقیقت اگر بخواهیم از ماژولهای رده اول رم با سرعت 3000 مگاهرتز استفاده کنیم، میبایست یک مادربورد خوب تهیه کرده و مقدار کلاک پایه یا BCLK را از 100 مگاهرتز به 102.3 مگاهرتز افزایش دهیم و به عبارتی پردازندهی اصلی را کمی اورکلاک کنیم. از طرفی تمام مادربوردهای Z87 نمیتوانند چنین ماژولی را در حالت عادی روی فرکانس کاری 3000 مگاهرتز پایدار کنند و باید بیشتر تلاش کرد و تنظیمات متعددی انجام داد. در حقیقت کیفیت مادربورد و قطعات روی آن تفاوتهایی ایجاد میکند که در اورکلاک به وضوح قابل مشاهده است و یکی از تفاوتها پایداری مادربورد است.
لذا در نهایت باید گفت که اگر در فکر تهیهی ماژول رم رده اول با سرعت بسیار بالا هستید به مادربورد و پردازندهی اصلی خوب و در نهایت اورکلاک کردن پردازندهی اصلی نیاز پیدا خواهید کرد چرا که در غیر این صورت، رمی که خریدهاید، با سرعتی کمتر از سرعت بیشینهی خود کار خواهد کرد.
JEDEC کنسولی است که برای استانداردسازی رمها تلاش میکند. این کنسول مشخص کرده که در حافظهی EEPROM یک حافظهی رم چه اعداد و اطلاعاتی میبایست ذخیره شود. لذا اطلاعات مربوط به کارخانهی سازنده، سریال نامبر و اطلاعات مفید دیگری در این حافظه ذخیره میشود و توسط مادربوردهای مختلف، خوانده و در بایاس مادربورد قابل مشاهده است. سرعتهای استاندارد رم هم از مشخصات ذخیره شده است. سرعتهایی مثل 1066، 1333 و 1600 مگاهرتز که در مورد هر یک، اطلاعاتی ثبت میشود.
اینتل پروفایلهای ویژهای به نام Extreme Memory Profile یا XMP را به عنوان پروفایلهای اضافهای که معمولاً یک و نهایتاً دو مورد است را توسعه داده تا سازندگانی که رمهایی برای سرعتهای بالاتر تولید کردهاند، از آن استفاده کنند. بنابراین در بیشتر رمها یک پروفایل XMP هم ذخیره شده است.
توجه کنید که رمها معمولاً با تبلیغ پروفایل XMP خود بستهبندی و فروخته میشوند ولی مشکل اینجاست که کاربر باید این پروفایل را به صورت دستی فعال کند. به عبارت دیگر پروفایل XMP برای تنظیم سرعت رم Plug and Play نیست که تنها با نصب رم فعال شود بلکه به طور معمول فعال نیست.
روش فعال کردن پروفایلهای سریع XMP چیست؟
بسیاری از مشتریان رمهای خوبی تهیه میکنند ولیکن بدون فعال کردن پروفایل XMP به استفاده از آن میپردازند. به عنوان مثال سرعت استاندارد یک حافظهی رم 1333 مگاهرتز است ولیکن با فعال کردن XMP میتوان آن را به 1600 مگاهرتز افزایش داد. در این صورت اگر XMP را فعال نکنیم، یک حافظه با عملکردی در حد رمهای ارزانقیمتتر 1333 مگاهرتزی خواهیم داشت که به هیچ وجه معقول نیست.
برای فعال کردن XMP مراحل زیر را دنبال کنید:
1- بعد از روشن کردن سیستم با زدن کلید دیلیت یا F2 وارد تنظیمات بایاس شوید. اگر قابلیت بوت سریع یا Fast Boot مادربورد را برای شروع سریع ویندوز 8 فعال کردهاید و نمیتوانید وارد تنظیمات بایاس شوید میبایست نرمافزار مخصوص مادربورد خود را از طریق سایت سازنده تهیه کنید. نام این نرمافزار چیزی شبیه به Go2BIOS است. با اجرای نرمافزار در محیط ویندوز میتوانید سیستم را ریاستارت کرده و وارد بایاس شوید. در برخی مادربوردهای حرفهای کلید خاصی برای ورود مستقیم به بایاس بعد از ریاستارت شدن سیستم تعبیه شده که نامی مثل Direct Key و مانند آن دارد. شاید مادربورد شما هم چنین کلیدی داشته باشد لذا به دفترچهی مادربورد یا وبسایت سازنده و یا فرومها مراجعه کنید تا نحوهی استفاده از آن را یاد بگیرید.
2- بسته به سازنده، روش فعالسازی XMP متفاوت است. معمولاً در بخشی که سرعت پردازندهی اصلی، BCLK و ضریب آن ذکر شده، سرعت رم نیز قابل تنظیم است. در این بخش به طور معمول پروفایل XMP نیز قابل فعالسازی است.
در ادامه چهار تصویر از محل انتخاب XMP در بایاس مادربوردهای مختلف ایسوس، ازراک، اماسآی و گیگابایت در ادامه آورده شده است. در مورد ایسوس توجه کنید که بایاس در مادربوردهای معمولتر به صورت ساده یا EZ Mode نمایش داده میشود. اگر مادربورد حرفهایتر باشد، مستقیماً حالت پیشرفته نمایش داده میشود و برای فعال کردن XMP باید مسیر دیگری را دنبال کنید که در تصاویر مشخص شده است. برای سایر سازندگان هم بسته به مدل مادربورد ممکن است مسیر فعالسازی XMP متفاوت باشد، بنابراین آمادهی جستوجو و تحقیق در اینترنت باشید.
درباره این سایت